کد مطلب:27857 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:121

احادیث وصایت












وصیّت، برای تداوم راه و حراست مكتب، سیره هماره رسولان الهی بوده است. پیامبر خدا نیز با تصریح به این حقیقت، در موارد متعدّد و مناسبت های مختلف، وصایت را برای مولاعلیه السلام رقم زده است. از جمله، چنین فرموده است:

بی گمان، هر پیامبری وصی و وارثی دارد و علی، وصی و وارث من است.[1].

این گونه گفته های پیامبر خدا درباره علی علیه السلام بدان سان زیاد بوده است كه واژه «وصی» را برای علی علیه السلام وصفی شناخته شده و بدون ابهام قرار داده است و چون واژه «وصی» در گفتارها و سروده ها به كار می رفت، بسیاری از مسلمانان صدر اسلام، از آن، بدون هیچ تردیدی علی علیه السلام را می فهمیدند و در نتیجه خلافت و امامت او را.[2] گو این كه بنی امیّه، در زمان حكومتشان بسی كوشیدند تا مگر این عنوان ارجمند را از مولاعلیه السلام بزدایند. آنان احادیث بسیار ساختند تا این تعبیر را ساختگی جلوه دهند؛[3] امّا مگر حق، با ستیز حق ستیزان، فرسودنی است؟!









    1. تاریخ دمشق:9005/392/42. نیز، ر. ك:ص 89 (احادیث وصایت).
    2. ر. ك:ص 114 (وصایت امام علی در ادبیّات صدر اسلام) و نیز، ر. ك:تتمة منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة:19/2 (منهاج البراعة:19/16) و نیز:معالم المدرستین:289/1 به بعد كه بحثی است ارجمند و خواندنی.
    3. برای آگاهی از این جریان و چگونگی آن، ر. ك:معالم المدرستین:483/1.